دنیا نه خوشبخت است نه بدبخت.دنیا همان چیزی می شود که ما می بینیم.دنیا بینش ماست.
دنیا در نگاه ما آفریده می شود،هر آدمی آفریننده دنیای خویش است.اگر زندگی،حسی از بدبختی در وجودت می ریزد اشکال جایی در بینش توست.اگر در اطراف خود چیزی جز ظلمت نمی بینی،بی تردید چشمانی راکه روشنایی را می بیند بسته ای.فکرت را تازه کن.از زاویه ای نو به خودت نگاه کن.اگر سرزنشت را متوجه دیگران کنی،از دیدن اشتباه خود در می مانی.اگر شرایط را سرزنش کنی نمی توانی به ریشه های حالت روحی ات نفوذ کنی.از این رو شرایط هر چه هستند باشند به کشف علتها در خودت اقدام کن.علتها همیشه در درون خودتواند.اما همواره چنین به نظر می آیدکه در دیگرانند.اگر از این اشتباه پرهیز کنی،آنگاه حفظ احساس بدبختی دشوار می شود.دیگران فقط آئینه اند،تصویری که در آئینه می افتد،تصویر خود توست،زندگی می تواند ضیافتی باشد.اما ابتدا لازم است که انسان خود را از نو بیافریند.این کار دشوار نیست،زیرا به محض آنکه مشکل در نگاه خود آدم دیده می شود،خطاها رنگ می بازند و آدم از نو به دنیا می آید