• وبلاگ : چرا بي تفاوت
  • يادداشت : دلم گرفت از آسمون
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام درختاي بزرگ روديدي ؟!چقدرخوشگلن....چه عظمتي ...چه سايه خنکي...چقدربرنده روشاخه هاش زندگي ميکنه .... اما فکرکن ....اين درخت زماني فقط يه دونه کوچيک بود زيرخاک گرمش بود داشت ازحرارت بخته ميشد هواتاريک بودودلش ميگرفت ميترسيدازاون همه سياهي وضعيت بدي بود تااينکه جوونه زدوسرشوازخاک آوردبيرون واي کهچقدرخوشبحالش شد هواي روشن بادخنک ازفشارسنگريزه هاهم راحت شد روزبه روزبزرگ شد اماسختي هاهنوزتموم نشدن گاهي چنان بادتندي ميادکه ميخاداونوازجادربياره سرماي زمستون برگاي کوچولوشوخشک ميکنه گرماي تابستون همينطور امااون بااين همه سختياهرروزبزرگترشدن اين يعني زندگي ادامه داره درهرشرايطي زندگيش ادامه داشت چون خداي اون خالق اون ميخاست که اون باشه اون زنده بود چون هنوز خورشيدبود که بتابه وبهش نوربرسونه هرچندازبشت ابرويواشکي

    ميخام اين نتيجه روبگيرم اون دونه کوچولوکلي سختي روتحمل کردتاتبديل به يه درخت بزرگ وقوي وخوشگل شد ميگن آسمون همه جاي دنيايه رنگه بس من وشمام بايد مشکلاتوتحمل کنيم بايداوناروباصبوري وبازحمت کناربذاريم تابعدازاون روزهاي خوب وخوش روهم تجربه کنيم نه؟!!!!برامنم دعاکن که خداببخشدم. منتظرتم